راهی که آمدیم - قسمت ۵۶- عملیات فروغ جاویدان
May 30, 2020 ·
29m 11s
Sign up for free
Listen to this episode and many more. Enjoy the best podcasts on Spreaker!
Download and listen anywhere
Download your favorite episodes and enjoy them, wherever you are! Sign up or log in now to access offline listening.
Description
عملیات فروغ جاویدان
پس از پذيرش قطعنامه 598 از جانب رژيم خميني در 27تیر1367، ارتش آزاديبخش ملي ايران بزرگ
ترين عمليات خود را با عنوان «فروغ جاويدان» شروع كرد.
این عملیات منجر به آزادسازي دو شهر كرند و اسلام آباد در داخل خاك ايران شد.
ارتش آزادیبخش 180 كيلومتر داخل ايران پيشروي كرد و با بسيج همه جانبه رژيم , منجمله با به كار گيري كل نيروي هوايي و هوانيروز و 200هزار تن از پاسداران و جلادان خميني كه از سراسر ايران براي مقابله با مجاهدين و رزمندگان آزادي اعزام كرده بود, چنگ در چنگ شد.
چرا عملیات فروغ جاویدان لازم و ضروری بود؟
پاسخ به ضرورت تاریخ؟
از زمان پذیرش آتش بس توسط خمینی در ۲۷تیر ۱۳۶۷ تا رسمیت پیدا کردن آن از جانب سازمان ملل متحد که یک هفته بود. اين يك هفته تنها فرصتی بود که ارتش آزادیبخش میتوانست عمليات کند و بعد از آن دیگر امکان عملیات نبود.
از طرف دیگر در یک عملیات بسا بزرگتر از عملیات چلچراغ و فتح مهران احتمال سرنگون کردن رژیم هم بود. چنانکه عمده سردمداران رژیم همین تصور را داشتند. پذیرش آتش بس و سرکشیدن جام زهر توسط شخص خمینی ناشی از شدت ضعف رژیم از هرنظرچه سیاسی و چه نظامی و چه اجتماعی بود. بلحاظ نظامی که برغم تمامی اصرارش برجنگ تا آخرین خشت خانه های تهران ،دیگر نمیتوانست به جنگ ادامه دهد بخصوص بعد فتح مهران توسط ارتش آزادیبخش که شکست خورد و عقب نشست . بلحاظ سیاسی از نظر داخلی و بین المللی به خاطر ادامه جنگ درانزوا بود و بلحاظ اجتماعی مسئول کشته و مجروح شدن دومیلیون انسان و خرابی ۵۰ شهر و آواره شدن بیش از چند ملیون، خمینی و حاکمیت او است .
نتیجه اینکه ارتش آزادیبخش باید عملیاتش را برای سرنگونی رژیم درهمین فرصت کوتاه انجام میداد. این پاسخ ارتش آزادیبخش به ضرورت تاریخ بود. به هرقیمت حتی اگر در این عملیات یک نفر هم زنده نمی ماند.
اثبات استقلال سیاسی – نظامی ارتش آزادیبخش ملی
همانطور که گفتیم خمینی و متحدانش با شدت و حدت تبلیغ میکردند که مجاهدین و ارتش آزادیبخش زائده ارتش عراق است. اگر می توانست این برچسب را نهادینه کند هم شکست و زهر خوردن را توجیه و هم وجود اپوزیسیون قدرتمند را نفی کند. واین برایش بود و نبود بود.
مجاهدین و ارتش آزادیبخش با فدای بیکران برای نجات مردم از جنگ خانمانسوز عمل میکردند اما از
جانب گروه ها و شخصیتهای به اصطلاح اپوزیسیون و ملی گرا و... متهم به ستون پنجم عراق علیه مردم ایران هم بودند بی تردید این برچسبها به تنها سازمانی که به این نبرد برای صلح تن داده بود بسا بسا سخت تر از ضرباتی بود که در عملیات میخورد و شهدایی تقدیم میکرد. اما به یمن رهبری که بجز نجات مردم هیچ چشمداشتی نداشت و همه برچسبها وتهمت ها را هم علاوه بر ضربات نظامی و شهادتها و مجروحین ، از تعهد و مسئولیتش کوتاه نمی آمد ارتش آزادیبخش با قاطعیت بیشتر مسیر صلح را طی کرد و زهر آتش بس به حلقوم خمینی را به مردم جنگ زده و بی خانمان و کل ملت ایران هدیه کرد.
قبول آتش بس و توطئه خمینی
درفتح مهران توسط ارتش آزادي، دو لشگر سوگلي رژيم(لشگر77خراسان و لشگر 16 زرهي اروميه) كاملا متلاشي شد، چشم انداز پيروزي و فتح تهران روشن شد. سازمان و ارتش آزاديبخش عمليات آفتاب و مهران جمعبندي كرد به اين نتيجه رسيد كه مهرماه 67 يعني سه ماه ديگر به قصد فتح تهران و سرنگوني رژيم عمليات بزرگ پرش شير را انجام دهد. عملیاتی که با تجربه فتح مهران انجام میگرفت. اما رژيم ازترس سرنگوني آتش بس را در27 تيرپذيرفت و ما مجبور شدیم بجای عملیات در مهرماه، آنرا جلو بيندازيم و در همین هفت روزيكه فرصت داريم انجام دهیم . چرا که این عقب نشینی رژيم وقبول آتش بس شرایط بين المللي ومنطقه اي راتغيير مي داد.
قانونمند بود که بعد از قبول آتش بس که طرفین جنگ به قطعنانه 598 شورای امنیت ملل متحد جواب مثبت داده بودند ارتش آزادیبخش دیگر مطابق قوانين سازمان ملل وشرايط منطقه اي امکان عملیات علیه رژیم ازداخل عراق را نداشته باشد. این بهترین دلیل برای خمینی بود که بگوید ارتش آزادیبخش زائده جنگ و وابسته با عراق است چرا که تا آتش بس نبود عمل میکردند اما وقتی آتش بس بین طرفین شد دیگر عملیات نمیکنند ظاهرا هم ادعایی درست بود.
فروغ جاویدان بیمه نامه ارتش آزادیبخش با خنثی کردن توطئه خمینی
مقدمه : عملیات فروغ برغم اینکه بیش از ۱۴۰۰ شهید داده اما بیمه نامه ارتش آزادیبشخش ملی ایران بود.
نکته بسیار قابل توجه اینکه مجاهدین باید استقلال عمل خود را در مقابل این تبلیغات گسترده طوری اثبات
میکرد که تمام توطئه های خائنانه آنها را بر سر خودشان آوار میکرد.
یک تصمیم شجاعانه و هوشیارانه در اوج فدای بیکران.
همانطور که گفته شد تا رسمیت پیداکردن قبول آتش بس از سوی طرفین، ارتش آزادیبخش فقط ۷ روز فرصت داشت که در همین مدت عملیات نهايي براي سرنگوني را انجام دهد. در ضمن عملیات سرنگوني نشانگر استقلال ارتش آزادیبخش از ارتش عراق است والا این توهم که برچسب وابستگی مهمترین حربه سیاسی و تبلیغی رژیم و دم و دمبالچههایش بود، باقی میماند که مستقل نیست وتابع دولت عراق است.
اگر بین دوکشور جنگ باشد می تواند عملیات کند واگر آتش بس برقرار شود نمیتواند.
این خود داستانی عجیب است که رزمندگان مجاهد در هفت روز خود را برای عملیات بسابسا مهمتر از فتح مهران یعنی برای فتح تهران آماده کنند. بخصوص که فقط یک ماه از عملیات چلچراغ گذشته بود. و هنوز جمعبندی ها و رسیدگی به مجروحین و تمامی کارهایی که بعد از یک عملیات بزرگ لازم است انجام شود، تمام نشده بود.
این یک انتخاب جمعی بزرگ بود. انتخابی برای مجاهدین برای بدست آوردن همه چیز یا از دست دادن هیچ چیز. رهبری مقاومت مسعود رجوی تمامی رزمندگان را جمع و همه آنچه از ضرورت جنگ و تمامی موانع و مشکلات را توضیح داد و از همه نظر خواست که به جنگ بروند یا نه و همگی با شور و شعف بی مانند نظر مثبت دادند. ۵ شب و روز بدون استراحت آماده شدند. خداحافظی کامل با گذشته و انتخاب آینده با نثار دار و ندارشان بدون چشمداشت و حتی به بهای اینکه همه شهید شوند و یا هم فتح تهران و سرنگونی خمینی. تصمیم سخت که فقط از مجاهدین و رزمندگانی تحت رهبری برادر مسعود و خواهر مریم امکان پذیربود.
عملیات فروغ جاویدان در سوم مرداد ۱۳۶۷ آغاز شد. و ستونهای ارتش آزادیبخش بسوی مرزهای ایران به حرکت درآمد.
بله با این عملیات قبل از هرچیز مجاهدین و ارتش آزادیبخش به مسئولیتشان که عملیات علیه حاکمیت ننگین رژیم آخوندی بود، عمل کردند.
توطئه خمینی برسرش آوار شد و مشخص شد که این خمینی بود که ۷ سال جنگ خانمانسوز را ادامه داد
و این ارتش آزادیبخش بود که آتش بس را به مردم ایران هدیه و زهر را به حلقوم خمینی ریخت. البته با
سنگین ترین قیمت و شهادت ۱۴۰۰ رزمنده مجاهد .
با عملیات فروغ جاویدان توطئه خمینی خنثی و ارتش قوی و مستقل را تثبیت و بیمه گردید. یک پیروزی عظیم برای مقاومت و پاسخی به خون هزاران شهید بود.
خوب است به این سئوال بپردازیم با توجه به الزام نیروهای لازم و مهمات و سلاح های مناسب در هر جنگ چرا ارتش آزادیبخش با نیروهای اندک و غیر قابل قیاس با نیروها و تجهیزات دشمن توانست با فتح مهرا ن زهر آتش بس را به حلقوم خمینی بریزد؟
جواب: اگر انسان انتخاب کند در مسیر درست با رهبری هوشیار با پرداخت بیکران از همه پیچ وخمها پیروزمندانه عبور میکند. این تجربه ۵۴ ساله سازمان مجاهدین است. پشت نفر نمی ماند و پشت پول و امکانات نمی ماند وحتی زمان از دست نمیدهد و قیمت هرچه باشد می پردازد : مثال (۳۰ خرداد۶۰ و فروغ جاویدان وانتقال از اشرف به لیبرتی (سنگستان) با جا گذاشتن ۶۰۰ میلیون دلار امکانات و...وانتقال از لیبرتی با آلبانی با جا گذاشتن همه امکانات که در درسهای آینده به آن پرداخته میشود.
سازمان مجاهدین و ارتش آزادیبخش در این ۵۴ سال با شاه و شیخ روبرو بودهاند بخصوص شیخ که از قتل عام و شکنجه و سوزاندن و له کردن مجاهدین زیر ماشین آلات کم نگذاشت، نشان دادند که اگر نیرویی مصمم باشد و چیزی جز فدا و پایداری بر اصول نخواهد پیروز خواهد شد ولو دشمنی چون خمینی و رژیم ولایت فقیه داشته باشد.
آری به قول مسعود رجوی که در سخت ترین شرایط گفتند: از آن ما است پیروزی . از آن ما است فردا.
پس از پذيرش قطعنامه 598 از جانب رژيم خميني در 27تیر1367، ارتش آزاديبخش ملي ايران بزرگ
ترين عمليات خود را با عنوان «فروغ جاويدان» شروع كرد.
این عملیات منجر به آزادسازي دو شهر كرند و اسلام آباد در داخل خاك ايران شد.
ارتش آزادیبخش 180 كيلومتر داخل ايران پيشروي كرد و با بسيج همه جانبه رژيم , منجمله با به كار گيري كل نيروي هوايي و هوانيروز و 200هزار تن از پاسداران و جلادان خميني كه از سراسر ايران براي مقابله با مجاهدين و رزمندگان آزادي اعزام كرده بود, چنگ در چنگ شد.
چرا عملیات فروغ جاویدان لازم و ضروری بود؟
پاسخ به ضرورت تاریخ؟
از زمان پذیرش آتش بس توسط خمینی در ۲۷تیر ۱۳۶۷ تا رسمیت پیدا کردن آن از جانب سازمان ملل متحد که یک هفته بود. اين يك هفته تنها فرصتی بود که ارتش آزادیبخش میتوانست عمليات کند و بعد از آن دیگر امکان عملیات نبود.
از طرف دیگر در یک عملیات بسا بزرگتر از عملیات چلچراغ و فتح مهران احتمال سرنگون کردن رژیم هم بود. چنانکه عمده سردمداران رژیم همین تصور را داشتند. پذیرش آتش بس و سرکشیدن جام زهر توسط شخص خمینی ناشی از شدت ضعف رژیم از هرنظرچه سیاسی و چه نظامی و چه اجتماعی بود. بلحاظ نظامی که برغم تمامی اصرارش برجنگ تا آخرین خشت خانه های تهران ،دیگر نمیتوانست به جنگ ادامه دهد بخصوص بعد فتح مهران توسط ارتش آزادیبخش که شکست خورد و عقب نشست . بلحاظ سیاسی از نظر داخلی و بین المللی به خاطر ادامه جنگ درانزوا بود و بلحاظ اجتماعی مسئول کشته و مجروح شدن دومیلیون انسان و خرابی ۵۰ شهر و آواره شدن بیش از چند ملیون، خمینی و حاکمیت او است .
نتیجه اینکه ارتش آزادیبخش باید عملیاتش را برای سرنگونی رژیم درهمین فرصت کوتاه انجام میداد. این پاسخ ارتش آزادیبخش به ضرورت تاریخ بود. به هرقیمت حتی اگر در این عملیات یک نفر هم زنده نمی ماند.
اثبات استقلال سیاسی – نظامی ارتش آزادیبخش ملی
همانطور که گفتیم خمینی و متحدانش با شدت و حدت تبلیغ میکردند که مجاهدین و ارتش آزادیبخش زائده ارتش عراق است. اگر می توانست این برچسب را نهادینه کند هم شکست و زهر خوردن را توجیه و هم وجود اپوزیسیون قدرتمند را نفی کند. واین برایش بود و نبود بود.
مجاهدین و ارتش آزادیبخش با فدای بیکران برای نجات مردم از جنگ خانمانسوز عمل میکردند اما از
جانب گروه ها و شخصیتهای به اصطلاح اپوزیسیون و ملی گرا و... متهم به ستون پنجم عراق علیه مردم ایران هم بودند بی تردید این برچسبها به تنها سازمانی که به این نبرد برای صلح تن داده بود بسا بسا سخت تر از ضرباتی بود که در عملیات میخورد و شهدایی تقدیم میکرد. اما به یمن رهبری که بجز نجات مردم هیچ چشمداشتی نداشت و همه برچسبها وتهمت ها را هم علاوه بر ضربات نظامی و شهادتها و مجروحین ، از تعهد و مسئولیتش کوتاه نمی آمد ارتش آزادیبخش با قاطعیت بیشتر مسیر صلح را طی کرد و زهر آتش بس به حلقوم خمینی را به مردم جنگ زده و بی خانمان و کل ملت ایران هدیه کرد.
قبول آتش بس و توطئه خمینی
درفتح مهران توسط ارتش آزادي، دو لشگر سوگلي رژيم(لشگر77خراسان و لشگر 16 زرهي اروميه) كاملا متلاشي شد، چشم انداز پيروزي و فتح تهران روشن شد. سازمان و ارتش آزاديبخش عمليات آفتاب و مهران جمعبندي كرد به اين نتيجه رسيد كه مهرماه 67 يعني سه ماه ديگر به قصد فتح تهران و سرنگوني رژيم عمليات بزرگ پرش شير را انجام دهد. عملیاتی که با تجربه فتح مهران انجام میگرفت. اما رژيم ازترس سرنگوني آتش بس را در27 تيرپذيرفت و ما مجبور شدیم بجای عملیات در مهرماه، آنرا جلو بيندازيم و در همین هفت روزيكه فرصت داريم انجام دهیم . چرا که این عقب نشینی رژيم وقبول آتش بس شرایط بين المللي ومنطقه اي راتغيير مي داد.
قانونمند بود که بعد از قبول آتش بس که طرفین جنگ به قطعنانه 598 شورای امنیت ملل متحد جواب مثبت داده بودند ارتش آزادیبخش دیگر مطابق قوانين سازمان ملل وشرايط منطقه اي امکان عملیات علیه رژیم ازداخل عراق را نداشته باشد. این بهترین دلیل برای خمینی بود که بگوید ارتش آزادیبخش زائده جنگ و وابسته با عراق است چرا که تا آتش بس نبود عمل میکردند اما وقتی آتش بس بین طرفین شد دیگر عملیات نمیکنند ظاهرا هم ادعایی درست بود.
فروغ جاویدان بیمه نامه ارتش آزادیبخش با خنثی کردن توطئه خمینی
مقدمه : عملیات فروغ برغم اینکه بیش از ۱۴۰۰ شهید داده اما بیمه نامه ارتش آزادیبشخش ملی ایران بود.
نکته بسیار قابل توجه اینکه مجاهدین باید استقلال عمل خود را در مقابل این تبلیغات گسترده طوری اثبات
میکرد که تمام توطئه های خائنانه آنها را بر سر خودشان آوار میکرد.
یک تصمیم شجاعانه و هوشیارانه در اوج فدای بیکران.
همانطور که گفته شد تا رسمیت پیداکردن قبول آتش بس از سوی طرفین، ارتش آزادیبخش فقط ۷ روز فرصت داشت که در همین مدت عملیات نهايي براي سرنگوني را انجام دهد. در ضمن عملیات سرنگوني نشانگر استقلال ارتش آزادیبخش از ارتش عراق است والا این توهم که برچسب وابستگی مهمترین حربه سیاسی و تبلیغی رژیم و دم و دمبالچههایش بود، باقی میماند که مستقل نیست وتابع دولت عراق است.
اگر بین دوکشور جنگ باشد می تواند عملیات کند واگر آتش بس برقرار شود نمیتواند.
این خود داستانی عجیب است که رزمندگان مجاهد در هفت روز خود را برای عملیات بسابسا مهمتر از فتح مهران یعنی برای فتح تهران آماده کنند. بخصوص که فقط یک ماه از عملیات چلچراغ گذشته بود. و هنوز جمعبندی ها و رسیدگی به مجروحین و تمامی کارهایی که بعد از یک عملیات بزرگ لازم است انجام شود، تمام نشده بود.
این یک انتخاب جمعی بزرگ بود. انتخابی برای مجاهدین برای بدست آوردن همه چیز یا از دست دادن هیچ چیز. رهبری مقاومت مسعود رجوی تمامی رزمندگان را جمع و همه آنچه از ضرورت جنگ و تمامی موانع و مشکلات را توضیح داد و از همه نظر خواست که به جنگ بروند یا نه و همگی با شور و شعف بی مانند نظر مثبت دادند. ۵ شب و روز بدون استراحت آماده شدند. خداحافظی کامل با گذشته و انتخاب آینده با نثار دار و ندارشان بدون چشمداشت و حتی به بهای اینکه همه شهید شوند و یا هم فتح تهران و سرنگونی خمینی. تصمیم سخت که فقط از مجاهدین و رزمندگانی تحت رهبری برادر مسعود و خواهر مریم امکان پذیربود.
عملیات فروغ جاویدان در سوم مرداد ۱۳۶۷ آغاز شد. و ستونهای ارتش آزادیبخش بسوی مرزهای ایران به حرکت درآمد.
بله با این عملیات قبل از هرچیز مجاهدین و ارتش آزادیبخش به مسئولیتشان که عملیات علیه حاکمیت ننگین رژیم آخوندی بود، عمل کردند.
توطئه خمینی برسرش آوار شد و مشخص شد که این خمینی بود که ۷ سال جنگ خانمانسوز را ادامه داد
و این ارتش آزادیبخش بود که آتش بس را به مردم ایران هدیه و زهر را به حلقوم خمینی ریخت. البته با
سنگین ترین قیمت و شهادت ۱۴۰۰ رزمنده مجاهد .
با عملیات فروغ جاویدان توطئه خمینی خنثی و ارتش قوی و مستقل را تثبیت و بیمه گردید. یک پیروزی عظیم برای مقاومت و پاسخی به خون هزاران شهید بود.
خوب است به این سئوال بپردازیم با توجه به الزام نیروهای لازم و مهمات و سلاح های مناسب در هر جنگ چرا ارتش آزادیبخش با نیروهای اندک و غیر قابل قیاس با نیروها و تجهیزات دشمن توانست با فتح مهرا ن زهر آتش بس را به حلقوم خمینی بریزد؟
جواب: اگر انسان انتخاب کند در مسیر درست با رهبری هوشیار با پرداخت بیکران از همه پیچ وخمها پیروزمندانه عبور میکند. این تجربه ۵۴ ساله سازمان مجاهدین است. پشت نفر نمی ماند و پشت پول و امکانات نمی ماند وحتی زمان از دست نمیدهد و قیمت هرچه باشد می پردازد : مثال (۳۰ خرداد۶۰ و فروغ جاویدان وانتقال از اشرف به لیبرتی (سنگستان) با جا گذاشتن ۶۰۰ میلیون دلار امکانات و...وانتقال از لیبرتی با آلبانی با جا گذاشتن همه امکانات که در درسهای آینده به آن پرداخته میشود.
سازمان مجاهدین و ارتش آزادیبخش در این ۵۴ سال با شاه و شیخ روبرو بودهاند بخصوص شیخ که از قتل عام و شکنجه و سوزاندن و له کردن مجاهدین زیر ماشین آلات کم نگذاشت، نشان دادند که اگر نیرویی مصمم باشد و چیزی جز فدا و پایداری بر اصول نخواهد پیروز خواهد شد ولو دشمنی چون خمینی و رژیم ولایت فقیه داشته باشد.
آری به قول مسعود رجوی که در سخت ترین شرایط گفتند: از آن ما است پیروزی . از آن ما است فردا.
Information
Author | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organization | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Website | - |
Tags |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company