داستانهای مقاومت- داستان هفته- هیچ سوالی وجود ندارد
Dec 21, 2019 ·
15m 39s
Download and listen anywhere
Download your favorite episodes and enjoy them, wherever you are! Sign up or log in now to access offline listening.
Description
از پشت نیزارهای کنار دریاچه نیلوفر صدای نی میآمد. صدایی که شبانه روز در تپهها و دامنههای سبز و زیبای اطراف دریاچه طنین میانداخت. ولی انگار این صدا را هر گوشی نمیشنید. اگر چه شنیدنش خیلی ساده و آسان بود و کافی بود که آدم چند لحظه بایستد و با دقت به صداهایی که به لاله گوشش میخوردند توجه کند، اما با این حال خیلی از مردمان این دامنه زیبا طوری رفتار میکردند که انگار هیچوقت آن نوای همیشگی نی را نشنیدهاند. بین همه این آدمهای جورواجور یک خواهر و برادر بودند به نام فرزانه و فرزان که آنها هم یک روز حین تفریحشان، برای یک لحظه بطور خیلی اتفاقی، صدای نی را شنیدند. فرزانه به برادرش فرزان گفت: چه صدای دلنشینی! فرزان گفت: تو هم میشنوی؟ فرزانه گفت این صدا از کجا میآید؟ فرزان گفت: نمیدانم. خوب است از مردم بپرسیم چه کسی این نی را مینوازد.
این بود که آنها شروع کردند به پرس و جو.....
بعد از مدتی فرزان به فرزانه گفت: خسته شدیم، چطور است برگردیم اما فرزانه گفت نه!
و آنها دوباره به راه ادامه دادند.......
این بود که آنها شروع کردند به پرس و جو.....
بعد از مدتی فرزان به فرزانه گفت: خسته شدیم، چطور است برگردیم اما فرزانه گفت نه!
و آنها دوباره به راه ادامه دادند.......
Information
Author | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organization | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Website | - |
Tags |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Comments